محل تبلیغات شما

دیشب خواب دیدم. جزئیات خوابم رو یادم نیست. فقط یادمه خواب نسیم رو دیدم. توی رستوران نشسته بودیم. حرف نمیزد. فقط نگام میکرد. 

کاش می تونستم یه جوری فراموشش کنم. تنها دختر روی زمین بود که وقتی بحث مون میشد، حرف از کات کردن نمیزد. دعوا میکرد، دلخور میشد، شاید ده دوازده ساعت حتی یک پیام هم نمیداد ولی قبل از خواب پیامش میومد: با دلخوری نخوابی. یا پیام میدادم: آشتی؟ و جوابش همیشه یک چیز بود: آشتی! 

چقدر من بدبختم که از دستش دادم. چقدر بدبخت هستند اینهایی که بعد از نسیم گیر من افتادن! انگار نسیم رو توی ناخودآگاهم حک کردن، جوری حک کردن که هیچ جوره نمیتونم از روح و روانم پاکش کنم. 

ناخودآگاه لعنتیِ من

غیبت های مان طولانی تر میشود!

رو ,خواب ,نسیم ,توی ,یک ,حرف ,نسیم رو ,من بدبختم ,بدبختم که , چقدر من ,بود آشتی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ســــــــــــردار دلـــــــهـــــــا املاک آنلاین